ریحانه رسول
زن از دیدگاه نهج البلاغه 1
اولین خطبهاى که در جوامع علمى و دانشگاهى، خصوصا در صنف زنان، درباره آن گفتگو و صحبت مىشود، خطبه 80 نهجالبلاغه است که ظاهرا و در نگاه بدوى، در نکوهش زنان ایراد شده است.
خطبه 80
و من کلامه علیه السلام بعد فراغه من حرب الجمل فى ذم النساء
«معاشر الناس ان النساء نواقص الایمان، نواقص العقول، نواقص الحفوظ، فأما نقصانُ ایما نهِنَّ فَقُعُود هن عن الصلوة و الصیام فى ایام حیضهن، و اما نقصان عُقُولهن فَشَهادةُ امرأتین منهُنَّ کشادة الرجل الواحد، و اما نقصان حُظُوظهن فَمواریثهن على الانصاف من مواریثِ الرجال
فاتقوا شرار النساء و کونوا من خیارهن على حذر و لا تطیعوهن فى المعروف حتى لا یطمعن فى المنکر»
«اى مردم، همانا زنان (در مقایسه با مردان) در ایمان، و بهره ورى از اموال و عقل داراى کاستى هستند و اما کاستى در ایمان به خاطر برکنار بودن آنها از نماز و روزه در ایام (عادت) حیض مىباشد و اما کاستى در عقل به خاطر مساوى بودن شهادت دو زن با شهادت یک مرد مىباشد و اما کاستى در بهرهورى به خاطر نصف بودن ارث زنان نسبت به ارث مردان. پس، از زنان بد در بیم باشید و مراقب نیکانشان باشید. در خواستههاى نیکو همواره فرمانبردارشان نباشید تا در انجام منکرات طمع ورزند.»
نکات قابل توجه در خطبه
1. معناى ایمان و نقص آن در زن
ایمان به معناى عمل و مسئولیتهاى ناشى از عقیده مىباشد. ایمان تجلى عقیده در عمل است. وقتى عمل جلوه گاه عقیده انسان باشد، به نام ایمان و به اسم ایمان مطرح مىشود. لذا در روایات درباره تفاوت ایمان با اسلام آمده است: «الایمان اقرار و عمل والاسلام اقرار بلا عمل»؛ ایمان، اعتراف همراه با عمل است و اسلام، اعتراف منهاى عمل. با توجه به این مطلب، مىگوییم مهمترین عمل در اسلام، به پا داشتن نماز و روزه( 2 .... 6) مىباشد. حتى در قرآن کریم، واژه ایمان بر خود نماز اطلاق شده است. خداوند مىفرماید:
«و کذلک جعلناکم امة وسطا لتکونوا شهداء على الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا و ما جعلنا القبلة التى کنت علیها إلا لنعلمکم من یتبع الرسول ممّن ینقلب على عقبیه و ان کانت لکبیرة إلاّ على الذین هدى الله و ما کان الله لیضیع ایمانکم إن الله بالناس لرؤوف رحیم.»
همه مفسران و مترجمان مىگویند منظور از کلمه «ایمانکم» در آیه، نماز مىباشد. این دقیقا همان معنایى است که حضرت على علیهالسلام در خطبه به آن اشاره کردند و مىفرمودند:
«فاما نقصان ایمانهن فقعودهن عن الصلوة و الصوم فى أیام حیضهن»
یعنى در خطبه هم، ایمان به نماز و روزه تفسیر مىشود، زیرا تعلیل «فقعودهن...» این مطلب را مىرساند. پس «نقص ایمان» - در خطبه - به نماز و روزه اشاره است که به خاطر یک سرى مصالح، زن در ایام حیض از خواندن آن معاف است؛ نه این که بگوییم عقیده و ایمان آنها ناقص است و مشکل معرفتى دارند.
در بین مردان هم کسانىیافت مىشوند که نماز نمىخوانند و روزه نمىگیرند، که در این صورت مىبایستى آنها هم ناقص ایمان به معناى عقیده تلقى مىشدند، که ابدا اینطور نیست. پس نماز نخواندن و روزه نگرفتن در این ایام رذیلتى براى زن محسوب نمىشود؛ بلکه عبادت و اطاعت محض پروردگار است، چون ترک نماز براى کسى که امر به ترک آن شده عبادت است.
2. معناى عقل و نقص آن در زن
دومین نکتهاى که در خطبه، قابل تحلیل و تفسیر مىباشد فرمایش حضرت على علیهالسلام نسبت به عقل زنان مىباشد.
پرسشى که این جا مطرح است این است که آیا واقعا زنان عقل شان کم است و در مقایسه با مردان نمىتواند به خوبى درک کنند و فهم ناقص دارند؟ آیا واقعا از این فرمایش مىتوانیم بفهمیم که بر فهم زنان نباید تکیه کرد و به برداشت آنان هیچ اعتنایى نکنیم؟ آیا از این فرمایش مىشود فهمید که مردان نسبت به زنان برترى دارند و از فهمى سرشار برخوردارند و زنان نقصان دارند؟ ما ابتدا، به واژههاى کلیدى این بخش از خطبه مىپردازیم. سپس دیدگاهها را در این مورد بررسى مىکنیم.
- نقصان و نقص: در این جا به معناى ضعیف بودن است، نه به معناى کم و کاستى که خلاف حکمت پروردگار است چون حضرت على علیهالسلام مىفرماید: «ضعیفات القوة و الانفس و العقول»؛ یعنى زنها در قوه، انفس و عقول، ضعف دارند.
ـ عقل در لغت : راغب اصفهانى در مفردات مىگوید: اصل «عقل»، امساک، نگهدارى و منع چیزى است.
این بحث ادامه دارد